فرصت الدوله، در«آثار العجم»در مورد ایج مینویسد:
ایج [که] آن را ایگ نیز گویند، در سابق دارالحکومهٔ حکام شبانکاره[بود] و آن در سمت شرقی اصطهبانات واقع
شده[است]. به مسافت ۴فرسنگ در آنجا کوهی است که آن را «قلات آبی» نامند. قلعهای محکم بر بالای آن از گچ و سنگ
ساخته بودند که اکنون خراب شده است و کمر آن کوه، چهل برکه از سنگ بیرون آورده که درآنها آب میآمده[است].
همچنین قریب به قلعهٔ مذکور، ۷ برکهٔ دیگر است و آب آن برکهها از چشمه بوده[ است]که آن را «بندره» خوانند
و آب از چشمه که بیرون میآید، داخل برکه میشود. در عماراتی که گنبدیبر آن افراشته است، در آن عمارت دور یابد و
وسعتگاهی برای استراحت هست. سپس آب از آنجا میگذرد وسرازیر و صحرایی میشود و با آن زراعت مینمایند؛ ولی در
گذشته آب مذکور از چشمه که برمیآمد، درجداولی، داخل میشد که در کوه بریده بودند و از آن جداول به برکهها میریخت.
اکنون معبر خراب است. دیگراز جمله آثار معبری بوده[است]، قریب به چشمه مذکور؛ ایوانمانند که سه ذرع تقریباً ارتفاع
دارد، در کوه ازسنگ بریدهاند و آن هم از آثار سلاطین عجم است که بعدها آن را مسجد قرار داده و محرابی به آن افزودهاند
وخطوطی در آن منقور است. پایینتر از آن مسجد نیز بر مسطحههایی از کوه خطوط بسیار نقر شده
است.
آب انبارها
دور تا قلعه دور ورود ناپذیر بوده و جاهایی که درهای بوده، با دیوارهای ضخیم نفوذ ناپذیر شده است. تنها ضعف این قطعه
برای مقاومت طولانی کمبود آب بوده که آن هم با بیشتر کردن شمار آب انبارها، این خطر را از خود دور کردند.آب انبارها از نظر
پذیرش آب و گنجایش بر دو گونهاند: نخست آب انبارهای بالای کوه که آب چشمه «بن دره» بر آنها سوار نمیشود و از ریزش
برف و باران پر می گردیده است. این آب انبارها بسیار بزرگتر و گودترند. با پهنای ۱۵ گز و به درازی ۲۰ گز، گودی پارهای از آنها
به ۷-۸ گز هم میرسد. بیشتر آب انبارها امروز ویران شده است. پارهای از آنها هنوز دو یا سه دیوارش بر جای ماندهاند.
گونه دوم آب انبارهایی است که از آب بن دره پر می شده است و چون در کمر کش کوه قرار دارد، بسیار کوچکتر ولی
انبوه تر از آب انبارهای بارانی است. بوسیله کانال آبی که از آب چشمه بن دره (که بر روی آن گنبد بن دره ساخته شده
است) با زحمت تحسین برانگیزی، از کنار کوه رد کردهاند و هر جا صخره ای بوده تراشیدهاند و هرجا پرتگاهی بوده با زیر
سازی مرتفع و مستحکم، مسیر عبور آب را هموار نمودهاند. در طول مسیر آب بیش از چند آسیاب آبی هم ساختهاند که
هنوز تعدادی از آنها تقریباً سالم است.
تنها راه ورود به برکهها و جایگاه اصلی و حساس ملوک شبانکاره که به نام قلعه «اسفید» یا «سفید» شهرت
دارد، پهنای دیواره جدول آب است که حتی یک سرباز غیر مسلح هم میتوانسته است جلو ورود لشکری بی
کران را بگیرد، زیرا افراد باید تک تک عبور کنند، آن هم نه به راحتی که با برقراری تعادل و با آهستگی قدم
بردارند.دارالامان پس از حکومت محمود شبانکاره فرمانروایان پس از نظام الدین محمود هر کدام در تکمیل و
توسعه قطعه دارالامان تلاش وافر نمودند تا این که ملک اردشیر آخرین حکمران شبانکاره به اتکاء استحکام و
نفوذ ناپذیری قلعه دارالامان به مخالفت با امیرمبارزالدین آل مظفر میپردازد. از آنجایی که حکومت شبانکاره رو
به ضعف گراییده و دولت آل مظفر رو به ترقی نهاده بوده، ملک اردشیر توسط شاه محمود مظفری فرزند
مبارزالدین شکست میخورد و از راه آبی قلعه میگریزد و سپاه محمود مظفری در سال ۷۵۶ قمری دارالامان
را به تصرف در آورده و بر هیچ کس رحم نمیکند و قلعه را ویران میکند. متأسفانه هیچگونه سقفی باقی
نمانده است تا بیانگر نوع مصالحی که برای پوشش، مورد استفاده قرار میگرفته باشد.
نظرات شما عزیزان: